افت راندمان و نابودی مجموعه!

همیشه در مجموعه های کاری چند نفری ، شرکتی و … شاهد افزایش راندمان کاری بوده ایم ؛ برعکس اون هم اتفاق افتاده که بر اثر یکسری رفتارها، یا عدم برنامه ریزی درست، در نظر نگرفتن جوانب کار و غیره، باعث شده که مجموعه با کاهش راندمان کار مواجه بشه و در بعضی مواقع هم مجموعه رو به نابودی رفته و از هم پاشیده !

موارد زیادی میتونه در کاهش و یا افزایش راندمان کاری در یک مجموعه دخیل باشه بحث بنده در این مقاله بررسی علت کاهش راندمان کاری هست که توی این پست بیاری خداوند می خوام به یکی دوتا از موارد مهمی که معمولا باعث کاهش راندمان کاری میشه رو بهش بپردازم.

طبق تجربه ای که خود بنده در مجموعه های مختلفی که طی ۱۰ ، ۱۵ سال اخیر عضوشون بودم، یکی دو مورد خیلی تاثیر داشت و تا حدود زیادی در کاهش راندمان کاری موثر بود . البته ناگفته نمونه که علت اصلی بیشتر دلایل کاهش راندمان و نابودی یک مجموعه به مدیریت غلط ، برمی گرده . در واقع میشه گفت مدیر یک مجموعه ، اصلی ترین دلیل افزایش راندمان و یا کاهش اونه.

حرف حرفه خودمه!

گرفتن تصمیمات مستبدانه از طرف مدیر و محور قرار دادن باورهایی مثل “چیزی که من میگم درسته” و … یکی از دلایل کاهش راندمان کاری هست . وقتی مدیر یک مجموعه بدون مشورت با اعضای تیم ، کادر فنی و … تصمیمی رو می گیره و بر تصمیم خودش هم اصرار می کنه ، نمیشه به بقای این مجموعه امیدوار بود. در واقع یک مجموعه به همفکری نیاز داره و این میتونه پویایی و نشاط مجموعه رو در بر داشته باشه. در بعضی مواقع دیده شده که مدیر تنها به یک نوع محصول اعتقاد داشته کل انرژی و توان مجموعه رو روی اون مورد متمرکز کرده . این کار باعث تحمیل زور و فشار بر روی نیروها و سایر افراد مجموعه شده و این امر به مرور زمان باعث دلزدگی و دلسردی اعضا میشه و می بینیم که راندمان کار پایین میاد و اگه نیروها نتونند این وضع رو تحمل کنند ، کم کم مجموعه رو ترک کرده و در نهایت میشه گفت که منجر به فروپاشی مجموعه میشه.
یا اینکه مثلا مدیر تنها نام و برند مجموعه براش مهمه و تنها به فکر پیشرفت برند خودش هست. در واقع این هم محکوم به شکسته! چون این نوع دید ، باعث نادیده گرفتن سایر افراد و پتانسیلهای مجموعه میشه . و اینکه در این حالت اگه خطای ناخواسته ای از یکی از افراد مجموعه سر بزنه که خدشه ای بخواد به نام و برند مجموعه وارد کنه ، با واکنش شدید مدیر ، مواجه میشه . این نوع برخورد مدیر ، باعث دلسردی شخص خاطی شده و خواسته یا ناخواسته راندمان کار پایین میاد. به عبارت دیگه ، اون شخص همیشه با ترس و لرز به کار ادامه خواهد داد و تحمل چنین وضعیتی کمی برای نیرو سخت بوده و میشه گفت قابل تحمل نیست . در نهایت هم ممکنه به ترک مجموعه کشیده بشه و فروپاشی و نابودی مجموعه رو در برخواهد داشت.
موارد خیلی زیادی رو میشه در این رابطه مثال زد که از حوصله ی این پست خارجه .

ندانستن ارزش کار

یکی دیگه از مواردی که در کاهش راندمان کاری موثره و تا حدودی میشه گفت این مورد از مورد بالایی به مراتب تاثیر بیشتری در کاهش راندمان داره ، اینه که مدیر مجموعه ارزش کار اعضای تیم رو ندونه. در واقع وقتی یک مدیر کاری که نیرو انجام داده رو بی ارزش تلقی کنه و اونطوری که باید از نظر تشویق و بحث مالی با نیروی خودش درست برخورد نکنه ، باعث میشه که نیرو برای دفعات بعد و کارهای دیگری که در آینده به وی محول میشه تمام توان خودش رو بکار نگیره. این یک شکست بزرگ برای یک مجموعست!
در واقع توی این حالت نیرو از کار در این مجموعه لذت نمیبره، ارزش کاری که در مجموعه انجام میده رو بی ارزش میدونه و به همین دلیل اونطوری که باید به نحو احسن کار انجام نمیشه. به عبارت دیگه میشه گفت دیگه برای چنین مجموعه ای دل نمی سوزونه!
توی این حالت نیروهای دلسرد و بی انگیزه ، بهتره که دیگه توی این مجموعه کاری انجام ندهند ، چون زیاد فرقی در انجام دادن و ندادن اونها وجود نداره و این مورد به شدت راندمان کاری رو پایین میاره و شکست و نابودی مجموعه رو میشه برای اون پیش بینی کرد.

در واقع مشکلات و معضلات کاهش راندمان کاری خیلی زیاد هستند مثل رفتارهای بین اعضا، عدم برنامه ریزی درست و خیلی موارد دیگه که تنها به یکی دوتای از اونها اشاره کردم.

حالا راهکار چیه

هر دردی درمانی داره و این مشکلات هم راه حلی دارن. در این دو معضل بالا شاید بشه گفت بهترین راه ، مدیریت صحیح و رفتار مناسب از طرف مدیر خیلی میتونه کارساز باشه و راندمان کاری رو بالا ببره.

به عنوان مثال در بحث استبداد و یک رای بودن مدیر ، کمی باید با سیاست و رفتار بهتری ، مجموعه رو اداره کرد، به طوری که هم اعضا از بودن در مجموعه لذت ببرند و هم مدیر به اهداف خودش برسه. توی این جور موارد میشه هر چندوقت یکبار و یا در مورد هر موضوع مهم یا رویداد خاصی که در مجموعه اتفاق می افته یک جلسه ای برپا کرد تا اعضا هم بتونن نظرات خودشون رو اعلام کنند. شاید اعتقاد و نظر مدیر دچار یکسری خطاها باشه و با این نظر خواهی و همفکری ،چالشی رو از مجموعه دور کنه و … در واقع مدیر با ارزش دادن به نظرات اعضا باعث میشه اونها احساس بی ارزشی نکنند و این مورد تا حدود زیادی باعث افزایش شور و نشاط مجموعه میشه، در نتیجه افزایش راندمان رو هم مسلما در پی خواهد داشت.

در خصوص خطایی که از مجموعه سر میزنه هم، واقعا باید منطقی بود. در اکثر موارد خطاها سهوی بوده و از روی عمد نیست که میشه بایک سیاست زیبا و نرم ، گذشت کرد و این حرکت قطعا در روحیه و برخورد های بعدی عضو تاثیر مستقیم داره. یک خطای کوچک که شاید خیلی ضربه ی بزرگی هم به نام و برند مجموعه وارد نمی کنه ، قطعا جای چشم پوشی و گذشت رو داره.

در بحث ارزش کار و . . . یک مدیر خوب باید اولا ارزش کار ، نیروی خودش رو بدونه و همچنین اینکه کاملا شفاف در این رابطه با نیرو به توافق برسند. مثلا در بحث حقوق و مزایا کاملا دقیق و شفاف ، با هم به توافق برسند، به این معنی که وقتی ارزش کار نیرو بر فرض مثال ۵ ریاله ، مدیر هم همون مورد و یا بیشتر رو در نظر بگیره. حتی اگر مدیر توان اون ۵ ریال رو نداره باید با دلیل و منطق و اینکه ما ارزش کار شما رو میدونیم و در حال حاضر تنها میتونیم مقداری کمتر از اون رو برای ارزش کار شما در نظر بگیریم ، با نیروی خود به توافق برسه. مطمئنا در این حالت نیرو هم توان خودش رو در کار خواهد گذاشت و دلسوزانه برای مجموعه کار خواهد کرد ، در نتیجه شدیدا راندمان کار افزایش پیدا می کنه.

اینها یکی دو موردی بود که طی سالهای اخیر توی مجموعه هایی که عضو اونها بودم دیده شد و خیلی خیلی خیلی توی کاهش راندمان کار تاثیر داشت. البته موارد بسیار زیاد دیگه‌ای هم تاثیرگذاره که جای بحث زیاد داره که این مقاله خیلی طولانی می‌شه و از اون‌ها صرف نظر می‌کنم.

خوشحال می‌شم اگه نظرات ارزشمند خودتون رو برام در ادامه مطلب بنویسید.

2 دیدگاه دربارهٔ «افت راندمان و نابودی مجموعه!»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

هفت − شش =